روزهای یکساله
مروارید کوچولوی من امروز موقع شیر خوردن همش گریه میکردی و پاهاتو از بغلم میذاشتی روی زمین.....از چند روز پیش این کارو میکردی اما بدون گریه .....اما امروز دیگه اصلا حوصله ی مدارا با مامان و نداشتی....بعـــــــــــــــله....تازه متوجه شدم خانم خوشگل مامان میخواد خوابیده کنار مامان می می بخوره ...تا منم دراز کشیدم شیر خوردی و آروم خوابیدی گل یاسم از 5 ماهگی نی نی های دیگه رو دوست داشتی و واسشون ذوق میکردی ......اما حالا بهشون اشاره میکنی و میگی نَی نَی یا نَ نَ و با ذوق میخندی الهی فدای ذوق کردنات بشم من دیروزم رفتیم عکسای تولدت و تایید کردیم واسه چاپ، خانمه میگفت یکی از عکسات شده گل سر سبد آتلیه ......فقط بخاطر ژست عاشق...